جامع ترین وبلاگ سربازی،کد234دوره 62شهید نامجو

این است پادگان شهید نامجو یا هتل حسن رود دوره ۶۲

جامع ترین وبلاگ سربازی،کد234دوره 62شهید نامجو

این است پادگان شهید نامجو یا هتل حسن رود دوره ۶۲

جواب سوالات

سلام خدمت همه ی بازدید کنندگان وبلاگ .


دوستان لطفا سوالاتی که مطرح میکنید دقت کنید که پاسخ به سوالات شما در همون پستی داده میشه که شما سوالاتتون رو مطرح کردید.


البته ناگفته نمونه که این وبلاگ کامل و مطالب ان مفید میباشد .در صورتی که پس از مطالعه وبلاگ به پاسخ خود نرسیدید میتوانید سوال خود را مطرح کنید.


ضمنآ یک پست مربوط به سوالات شما در این وبلاگ موجود میباشد که دارای 16 تا سوال است . میتوانید از این پست هم برای یافتن سوال خود مطرح کنید.

در صورتی که سوال شما مفید باشد در پست مربوط به سوالات جای خواهد گرفت.


برای درک و شناخت بهتر این پادگان میتوانید از صفحات این وبلاگ که در پایین همین وبلاگ موجود میباشد استفاده کنید.


با تشکر از همه شما

بازداشت افسر نگهبان(خاطره ای به یاد ماندنی)

معمولا تو پادگان بچه ها به روش های مختلف سیگار وارد پادگان میکردند . روشهایی که به عقل دژبانها هم نمیرسید . بچه ها از لحاظ سیگار در وفور نعمت بودن .اما یه روزی این سیگار دردسر ساز شد :

یه بنده خدایی میگفت :


یه شب طی تماس تلفنی با دوس دخترم قاطی کرده بودم و اعصابم کاملا بهم ریخته بود .

ساعت حوالی 10 شب بود که میخواستم با ابهت تمام تو محوطه پادگان سیگار بکشم و ببینم کی جرات داره بهم حرف بزنه .

خلاصه به هر سختی بود تونستم یه نخ سیگار از یکی از خوابگاه ها جور کنم و برم تو محوطه .

سیگارو روشن کردم و شروع به کشیدن کردم که بعد از 2 دقیقه دیدم تو تاریکی شب دو نفر دارن به سمت من میان .

اولش فکر میکردم از دانشجوهای خودمون هستن پس خودمو به بیخیالی زدم و به کارم ادامه دادم.


نزدیکتر که شدم دیدم به به چشمتون روز بعد نبینه افسر نگهبان به همراه یه دانش اموز به طرفم میاد .

سیگار رو ننداخته بودم به امید اینکه یه گیری الکی بدن و من بتونم بقیه سیگارمو بکشم .اما افسر نگهبان به قدرت تمام گفت : تو منو دیدی هنوز سیگارتو ننداختی.


بعد بهم گفت فامیلت چیه .منم که لباس نظامی تنم نبود از پیش خودم یه فامیلی رو گفتم .(مثلا گفتم رضائی)

خلاصه بعد از اصرارو خواهش مبنی بر اینکه اشتباه کردمو دیگه تکرار نمیشه و این حرفا ..افسر نگهبان بهم گفت باید 2 دور به دور ناوچه بچرخم و بعد بیام پیش افسر نگهبان .

منم که دیدم افسر نگهبان به سمت خوابگاه خوش میره دور زدن رو بیخیال شدم و رفتم تو خوابگاه .


و اما فردای اون روز :


افسر نگهبان وارد خوابگاه شد و فردی بنام رضائی رو صدا زد از بخت بد من یه نفر بنام فامیل رضائی تو گروهان ما وجود داشت که قیافش اصلا به این خلافها نمیخورد وخلاصه افسر نگهبان که فهمید ضد حال خورده تصمیم گرفت منو پیدا کنه.

بچه ها به گوشم رسوندن که افسر نگهبان در به در دنبالم میگرده و فعلا افتابی نشم.

منم تا دیدم سر صف رو بازدید میکنه در صف حاضر نشدم و تا موقع نهار جیم زده بودم.


خلاصه موقع نهار پیش خودم گفتم حتما تا الان بیخیال شده و با خیل راحت رفتم تو سلف نهار خوری

اما دیدم افسر نگهبان دیشب، رو صندلی نشسته ومنتظره تا من بیام . منم تا دیدمش سریع کلاهم رو کشیدم جلوی صورتم که منو نبینه .

اما منو دید و اومد به طرفم . اولین حرفی که زد گفت : پس تو رضائی هستی ها ؟؟؟؟؟

منم در کمال خونسردی گفتم : شما ؟؟

گفت منو نمیشناسی نه ؟

گفتم : به جا نیاوردم

گفت : حالا یه کاری کنم که از 1 کیلومتری منو بشناسی

به محض ایکه این حرف و زد منم دیگه ترسیدم و افتادم به پاهاش که اشتباه کردم و غلط کردم و این حرفا

خلاصه اونم نامردی نکرد و منو صاف گذاشت کف دسته فرماندمون. فرمانده منو بعد از ظهر تو اتاقش صدا کردو گفت این چه کاری بود کردی .منم گفتم که : قبول دارم اشتباه کردم حالا هم هر مجازاتی شما بگین حاضرم تحمل کنم (این جمله تاثیر گذاره ). خلاصه فرمانده دلش به حال من سوخت و با یاداوری ضرر های سیگار منو بخشید.


و اما بخونین از افسر نگهبان


وقتی ناخدا (بالاترین مقام نیرودریایی حسنرود) فهمید که افسر نگهبان در کارش اشتباه کرده و به فردی بیگناه بنام اقای رضائی گیر داده و دقت کافی در کارش نداشته به مدت 1هفته بازداشت در یگان داد به این افسر نگهبان


منم از اون روز به بعد با سینه سپر شده جلوش راه میرفتم و اون سرش پایین بود.

روز نیروی دریایی

هفتم آذر روز سیادت نیروی دریایی
هفتم آذر روز اقتدار نیروی دریایی
هفتم آذر روز افتخارآمیزی نیروی دریایی
هفتم آذر روز پرحماسه نیروی دریایی
هفتم آذر روز تاریخی نیروی دریایی
هفتم آذر روز سربلندی نیروی دریایی
هفتم آذر روز ولایت مداری نیروی دریایی
هفتم آذر روز دلاوری نیروی دریایی
هفتم آذر روز فداکاری نیروی دریایی
هفتم آذر روز عزت آفرینی نیروی دریایی
هفتم آذر روز حماسه ی جاودانی نیروی دریایی
هفتم آذر روز ماندگار نیروی دریایی
هفتم آذر روز سرافرازی نیروی دریایی
هفتم آذر روز جانفشانی دریادلان نیروی دریایی
هفتم آذر روز حماسه آفرینی نیروی دریایی
هفتم آذر روز فراموش ناشدنی نیروی دریایی
هفتم آذر روز عاشورایی نیروی دریایی
هفتم آذر روز از خود گذشتگی نیروی دریایی
هفتم آذر روز ایثارگری نیروی دریایی
هفتم آذر روز ماندگار هشت سال دفاع مقدس نیروی دریایی
هفتم آذر روز غرورآفرینی سربازان دریادل نیروی دریایی
هفتم آذر روز خاطره انگیزی نیروی دریایی
هفتم آذر روز پایداری نیروی دریایی


نگاشته شده توسط منشی گد2 گر1 دوره 62-  امیرحمزه ملکیان